از روز اول دارم با خودم فکر مي کنم واقعا چي کار بايد بکنيم؟وظيفه چيه؟يني همين اعتراضات و جلسه هاو کنفرانساو نشستا کافيه؟رفع تکليف مي کنه؟
اين روزا دارم کتاب دا رو مي خونم به معني واقعي کلمه جنگ خودمونو توصيف مي کنه.هيچ کس جز کسايي که تو خود معرکه ان نمي تونن درک کنن. ما فقط تماشاگر يه سري تصويريم و ...
فک کنم حداقل اسراييل و امريکا ما رو ياد يتيمي خودمون ميندازن.اره ، منظورم همون بي کسي و غربت همه ادماازهزار و اندي سال پيشه .مي گن سبب محروميت خود ماييم.
اما...
خسته شدم از انتظار.مي دوني چرا؟چون انتظار کشيدن رو بلد نيستم.گاهي اوقات دلم مي خواد از خدا گله کنم.
اخه اين همه مظلوميت و ستم ديدن بس نيست؟
هنوزم وقتش نرسيده؟
خوب که فکر مي کنم مي بينم ما ضعيف تر از اونيم که بخوايم...
پس خدايا يا خودت معجزه کن يا اين که وعده اي که دادي و گفتي مظلومان تاريخ رو نصرت عطا مي کني و دادگر عين حق رو مي فرستي
بفرست...
خودت گفتي دومين ظلم و قدرت طلبي بني اسراييل اينقدر طول مي کشه و مظلوم رو به تنگ مي ياره تا اينکه خودت غفوريت و رحمانيتتو به غليان مياري
پس هوامونو داشته باش به حق انبيا و ائمه و نايبان بر حقت